محل تبلیغات شما

کاش میشد بیدار شم ببینم همه ی اتفاقایی که تو 5-6 ماه اخیر افتاده یه خواب بد کوفتی بوده.
بیدار شم ببینم تو هنوز کنار من خوابی.که نمیری.
کاش هنوز تو دنیای احمقانه ی خودم میموندم و همه ذهنم درگیر این بود که چی بپوشم چیکار کنم.تهش چی میشه.یه کور سوی امیدی بود.
اینجایی که منو ول کردی رفتی هیچی نیست.حال جنازه ای رو دارم که داره سینه خیز خودشو میکشه که فقط حرکتی کرده باشه.
حتی حوصله بیرون و حرف زدن با آدمارو ندارم.
حتی حوصله اینکه یه آدم جدید بیاد یا کسی که از تو بهتر باشه.
کل سهم من از دوس داشتن تو همین شد که آنلاین بودنتو چک کنم و هزارتا فکر و خیال کنم.حتی حق حرف زدنم ندارم باهات.
من خیلی خستم.خیلی.
نمیتونم دیگه مقاومتی کنم.بخندم،محکم باشم و بگم خب عیبی نداره.بحث رفتن تو نیست.بحث فشار همه ی درداییه که داره بهم میاد.که انقد زیاده که این بدن درد باشگاه اصلا در مقابلش هیچی نیست.
من حاضرم همه زندگیمو.جونمو.هر چیز با ارزشی که الان مونده برامو بدم و یه بار دیگه ببینمت و باهات حرف بزنم.ولی این منوط اینه که تو بخوای منو ببینی و میدونم که نمیخوای دیگه.چون تموم شده.وگرنه من حتی بلیطم بگیرم و بیام.تا اون سر دنیا به خاطرت حتی شنا کنم.بی فایده س .

همه چی بی فایده س .دنیا .آدماش.بودن من.فقط هستم که مامانم غصه نخوره.
مسخره س نه؟
چرا من این شکلی شدم.
من کسی بودم که به سوراخ دیوار میخندید وقتی تو بودی.
که هنوز یه چیزایی تو وجودش نمرده بود.هنوز میتونست ذوق کنه.هنوز میتونست امید داشته باشه.
داشتم دیشب فکر میکردم اوکی تو که نیستی گریه های منو ببینی.
خدا چی؟اونم نمیبینه؟واقعا نمیبینه دلم چقدر شکسته و چقدر تنهام؟تموم این سالا صداش کردم و  ندید.خدا هم انگار طرف توعه.
مثه همه اونایین که طرف توعن و میگن خودت مقصر بودیحتی قلب منم طرف توعه.
بدترش اینه با این همه زخم و تیری که تو تنمه باید سرپا بمونم.ادای قوی بودن در بیارم و بگم خب رفتن اون اصلا هم درد نداشت .
و در آخر روز ولو شم روی تختم عکستو نگاه کنم و جوری گریه کنم که مجبور شم کله مو توی بالشتم خفه کنم تا صدام بیرون نره.
جدا ازون همه به طرز مسخره ای دارن میذارن میرن ترکیه و هعی میگن تو هم بیا و تو هم بیا
هرروز کار من شده فکر و خیال و دوتا دوتا چهارتا کردن و اینکه خب بریم که چی بشه.
کجای دنیا حالمون خوبه؟.
چی میشهچرا بشه.
و همش اون تیکه ی آهنگ خودت یادم میاد که میگفت you left me in with all my thoughts
و حالا منم و یه مشت سردرگمی.مغزی که دوست داره بمیره و جسمی که مقاومت میکنه.دلی که ترکیده و یه گوشه افتاده داره زور میزنه ت بخوره.
و زندگی ای که همه جاش سیاهه.رنگ موهای تو.!

ادامه نوشت:
خدایا آرزوهامو که براورده نمیکنی و به حرفمم گوش نمیدی.چرا تمومش نمیکنی؟

you left me in with all my thoughts

تو این لیوان حل کن فلوکستینو!

منو زخمی رها کردی...!

تو ,کنم ,یه ,چی ,هم ,شم ,و یه ,که تو ,with all ,in with ,me in

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

تعمیر کولر اسپلیت در رشت زتدگی آرام